سفارش تبلیغ
صبا ویژن



عاشقانه -






درباره نویسنده
عاشقانه -
مدیر وبلاگ : ترنّم[91]
نویسندگان وبلاگ :
رها
رها (@)[27]

وفا
وفا[17]

آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
مهر 1388
کامپیوتر
جک و اس ام اس


لینکهای روزانه
دانلود کتاب آموزش یاهو مسنجر [47]
دانلود کتاب خودآموز SQL SERVER 2005 [75]
دانلود رایگان کتاب آموزش شبکه کامپیوتری [82]
دانلود کتاب آذربایجان و آران [189]
دانلود کتاب آموزش ورزش شنا [81]
دانلود رایگان کتاب شعر حیدربابا به همراه ترجمه فارسی [151]
دانلود کتاب عشق برای عشق [72]
دانلود کتاب قورباغه را قورت بده [62]
دانلود کتاب جامع یوگا برای مردان [147]
دانلود کتاب صدای پای آب [129]
دانلود کتاب آموزش Ajax [63]
کتاب شریف منتهی الآمال (شیخ عباس قمی (ره) صاحب مفاتیح الجنان) [27]
اصول کافی جلد چهارم ( ثقةالاسلام کلینی (ره) ) [20]
اصول کافی جلد سوم ( ثقةالاسلام کلینی (ره) ) [18]
اصول کافی جلد دوم ( ثقةالاسلام کلینی (ره) ) [22]
[آرشیو(16)]


لینک دوستان
PARANDEYE 3 PA


لیست وبلاگ ها
قالب وبلاگ
اخبار ایران
اخبار فاوا
تفریحات اینترنتی
تالارهای گفتگو
خرید اینترنتی
طراحی وب

موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
عاشقانه -

آمار بازدید
بازدید کل :81336
بازدید امروز : 85
 RSS 

Bahar-20

 پشت سر هر معشوق، خدا ایستاده است 

اگر عشقت ساده است و کوچک و معمولی، اگر عشقت گذراست و تفنن و تفریح، خدا چندان کاری به کارت ندارد

اجازه می دهد که عاشقی کنی، تماشایت می کند و می گذارد که شادمان باشی

اما هر چه که در عشق ثابت قدم تر شوی، خدا با تو سختگیرتر می شود

هر قدر که در عاشقی عمیق تر شوی و پاکبازتر و هر اندازه که عشقت ناب تر شود و زیباتر، بیشتر باید از خدا بترسی

زیرا خدا از عشق های پاک وعمیق و ناب و زیبا نمی گذرد، مگر آنکه آن را به نام خودش تمام کن
معشوقت می شکند و تو ناامید می شوی و نمی دانی که ناامیدی زیباترین نتیجه عشق است 

ناامیدی از اینجا و آنجا، ناامیدی از این کس و آن کس

ناامیدی از این چیز و آن چیز

تو ناامید می شوی و گمان می کنی که عشق بیهوده ترین کارهاست

و برآنی که شکست خورده ای و خیال می کنی که آن همه شور و آن همه ذوق و آن همه عشق را تلف کرده ای

اما خوب که نگاه کنی می بینی حتی قطره ای از عشقت، حتی قطره ای هم هدر نرفته است

خدا همه را جمع کرده و همه را برای خویش برداشته و به حساب خود گذاشته
فردا اما تو باز عاشق می شوی تا عمیق تر شوی و وسیع تر و بزرگ تر و ناامیدتر

تا بی نیازتر شوی و به او نزدیکتر. راستی اما چه زیباست و چه باشکوه و چه شورانگیز، که پشت سر هر معشوقی خدا ایستاده است



نویسنده » ترنّم » ساعت 1:10 عصر روز جمعه 88 مهر 17

در زمان های بسیار قدیم ‌‌‌‌? وقتی هنوز پای بشر به زمین نرسیده بود ? یک روز,فضیلتها و تباهی ها دور هم جمع شدند ; خسته تر و کسل تر از همیشه . نا گهان ذکاوت ایستاد و گفت : بیایید یک بازی بکنیم ? مثلا قایم باشک ...

همه از این پیشنهاد شاد شدند و دیوانگی فورا فریاد زد : من چشم می گذارم . و از آنجایی که هیچ کس نمی خواست دنبال دیوانگی بگردد ? همه قبول کردند .

دیوانگی جلوی درختی رفت و چشم هایش را بست و شروع به شمردن کرد:یک ...دو...سه...

همه رفتند تا جایی پنهان شوند . لطافت خود را به شاخ ماه آویزان کرد . خیانت داخل انبوهی از زباله ها قایم شد . اصالت در میان ابرها مخفی شد . هوس به مرکز زمین رفت . دروغ گفت به زیر سنگ می روم ولی به ته دریا رفت . طمع در کیسه ای که خودش دوخته بود مخفی شد.
ودیوانگی مشغول شمردن بود : ?? ... ??...??... و همه پنهان شده بودند به جز عشق که همواره مردد بود و نمی توانست تصمیم بگیرد و جای تعجب هم نیست چون همه می دانیم پنهان کردن عشق مشکل است . در همین حین  دیوانگی به پایان شمارش رسید . ...?? ...?? ... ?? ... هنگامی که دیوانگی به صد رسید,عشق پرید و در بین یک بوته گل رز پنهان شد . دیوانگی فریاد زد : دارم میام ,دارم میام ... .
ادامه مطلب...


نویسنده » ترنّم » ساعت 11:50 صبح روز سه شنبه 88 مهر 14

<      1   2