در حاشیه سواحل زیبای ارس در دل کوههای بلند آذربایجان شرقی روستای پلکانی اشتبین همچون یاقوتی سبز زیر آسمان فیروزه ای صاف و پاک می درخشد و چشم را با زیباییهای طبیعی خود خیره می کند چنان که چشم نمی خواهد حتی لحظه ای پلک بزند که مبادا این زیباییها از دیدگانش محو شود و می خواهد با نگاه تیز بین خود تصویری جاودانه از این قدرت خدا در ذهن خود حک کند . سابقه ی این روستا بر اساس قدمت بناهای ساخته شده به بیش از 500 سال می رسد .در شرق و پایین ترین قسمت روستا ، رود خانه ای با صدای بلند و دلنواز و مناظر طبیعی منحصر بفردش زیبایی خارق العاده های به روستا بخشیده است . این روستا زاد گاه شاعر –عارف مشهور آذربایجان سید ابوالقاسم نباتی است . این شاعر در سال 1191 هجری قمری در روستای اشتبین دیده به جهان گشود و در سال 1263 پس از 72 سال زندگی با برکت چشم از جهان فرو بست همچنین تعدادی کتیبه مربوط به دوران شاه طهماسب منصوری بر روی آرامگاه ملک کد خدا به تاریخ 843 هجری قمری و دیگری مربوط به خواجه احمد به تاریخ 976 هجری قمری دیده می شود . این روستا در حاشیه ی رود ارس در دل جنگلهای ارسباران و حسنو قرار دارد میوه های نوبرانه ای که از این روستا به نقاط مختلف آذربایجان صادر میشوند عبارتند از گیلاس – هلو-ازگیل-گردو-گلابی-زردآلو

نویسنده » وفا » ساعت 1:4 عصر روز جمعه 88 مهر 17
افلاطون می گوید :
«اگر من به زبان آدمیان و فرشتگان سخن گویم، ولی عشق نداشته باشم، همچون سنجی پُرطنین و چون طبلی توخالی ام .
و اگر پیامبرانه سخن گفتن توانم و از همه اسرار آگاه باشم و از دانش های گوناگون شناخت داشته باشم، و اگر چنان نیروی ایمانی داشته باشم که با آن کوه را جا به جا توانم کرد، ولی عشق نداشته باشم، هیچم .و اگر تمام دار و ندارم را ببخشم و تن خود بر آتش افکنم، ولی عشق نداشته باشم، مرا چه سود .
ادامه مطلب...
نویسنده » وفا » ساعت 12:14 عصر روز سه شنبه 88 مهر 14
چوپانی مشغول چراندن گله گوسفندان خود در یک مرغزار دورافتاده بود. ناگهان سر و کله یک اتومبیل جدید کروکی از میان گرد و غبار جاده های خاکی پیدا میشود. راننده آن اتومبیل که یک مرد جوان با لباس Brioni ، کفشهای Gucci ، عینک Ray-Ban و کراوات YSL بود، سرش را از پنجره اتومبیل بیرون آورد و پرسید: اگر من به تو بگویم که دقیقا چند راس گوسفند داری، یکی از آنها را به من خواهی داد؟
چوپان نگاهی به جوان تازه به دوران رسیده و نگاهی به رمه اش که به آرامی در حال چریدن بود انداخت و با وقار خاصی جواب مثبت داد.
جوان، ماشین خود را در گوشه ای پارک کرد و کامپیوتر Notebook خود را به سرعت از ماشین بیرون آورد، آن را به یک تلفن راه دور وصل کرد، وارد صفحه ی NASA روی اینترنت، جایی که میتوانست سیستم جستجوی ماهوارهای ( GPS) را فعال کند، شد. منطقه ی چراگاه را مشخص کرد، یک بانک اطلاعاتی با 60 صفحه ی کاربرگ Excel را به وجود آورد و فرمول پیچیده عملیاتی را وارد کامپیوتر کرد.
ادامه مطلب...
نویسنده » وفا » ساعت 10:27 صبح روز سه شنبه 88 مهر 14