این عقده را پیش چه کسی باید باز کنم چگونه گره این عقده را بازکنم که بتواند درد و رنج دل شکسته ام را بازگو کند و این دل ، التیام یابد. دردی که از نامردی روزگارِ یا از نامردی مردم روزگارِ و یا شاید هر دوش ، ولی اونی که این روزگار رو می سازه مردمش اند روزگارهیچ کاره است . وقتی برای اولین بار تصمیم گرفتیم نشریه ای را با نام تاورژ به عرصه ظهور برسانیم وقتی برای اولین بار جمع شدیم که تاورژ را زنده کنیم واستعدادها و نبوغ خود را محک بزنیم تا ببینیم چند مرده حلاجیم وقتی با تمام صادقات باطن و روح و جسم بخصوص زبان ، پا به عرصه و میدان گذاشتیم و با فداکاری در حق همدیگر سعی مان بر این بود تا به نتیجه برسیم نتیجه ای که سخت بود ولی شیرین و با حلاوت ، به شیرینی شیرینیهایی که در طول عمرمان خورده ایم و لذت آنی برده ایم با این تفاوت که شیرینی این پیروزی می توانست جاودانه باشد وقتی که این نهال ضعیف اما امیدوار با تمام سادگی اش توانست رقیبان سر سخت وقدرتمند خود را پشت سر نهد انگارغرور و تکبر و عجب وجود تمامی اعضاء گروه را گرفت ادامه مطلب...